ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آقای من امشب غزل تغییر کرده شعرم فضای تازه ای تصویر کرده
شعرم همیشه گفتن «آقا بیا» بود ذکر قنوتم خواندن «آقا بیا» بود
امشب ولی دیدم که اینجا جای تو نیست بین تمام قال ها آوای تو نیست
دیگر میا اینجا کسی در فکرتان نیست اصلا نیازهیچ کس صاحب زمان نیست
زنها گرفتار اصول خاله بازی مردان پی راهی برای پول سازی
در اولویت کسب و کار است و تجارت حالا اگر فرصت زیاد آمد، عبادت
روزی هزار و خورده ای دعوا سرِ پول اصلا تمام حرص و جوش ما سر پول
این سینما هم که طرفدارش زیاد است بیچاره مأمور بلیط کارش زیاد است
یا "مش ماشالا" یا "وفا" یا "کیفر" و "آل" این تازه بحث سینما،منهای فوتبال
عیسی نفس! جانی بده این مردهها را لطفی کن و دستی بکش روی دل ما
آقای من بیدارمان کن این چه حالیست؟ ولله در افکارمان جای تو خالی است
مردیم از بس حرص و جوش پول خوردیم! از تو جدا ماندیم و آخر گول خوردیم
آقا ببخشم جان تو جان عمویت شرمنده از روی توام، قربان رویت
پایان شعرم را عوض کردم دوباره از شعرهای قبلی ام خواندم دوباره
«دق کردم از بس گریه کردم کی میایی؟» امّیدوارم جمعهی دیگر بیایی...
...امّیدوارم جمعهی دیگر بیایی...